سفارش تبلیغ
صبا ویژن


تا هستیم با هم باشیم

 

پدرم گوش کن با تو سخن می گویم

گوش کن آزاد و بی پروا سخن می گویم

تا که بودی خانمان را شور بود و نور بود

 تا که رفتی هر چه دیدم تیره و تاریک بود

پدرم گوش کن با تو سخن می گویم

ای همه هستی من با تو سخن می گویم

خانه را نوری اگر بود ز رخسار تو بود

تو که رفتی همه ی رخسارها بی نور بود

پدرم چشمه بی شائبه ی لطف و وفا بود

 پدرم جام می و آینه  ی مهر و صفا بود

پدرم عاشق بود پدرم عاشق بود

دریغا پدرم مرد دریغا پدرم رفت

دریغا چه گلی از بر ما رفت !

هی دریغ و افسوس هی دریغ و افسوس

که پدر مرد ولی ما هستیم

سرخوش و شادابم.

پدرم نیست ولی هست هنوز

 پدرم هست هنوز پدرم هست هنوز

 پدرم در محراب !

پدرم در دل ها !

پدرم در پس هر واژه پر عشق و وفا

هست هنوز پدرم هست هنوز !

 


نوشته شده در شنبه 88/2/5ساعت 9:44 صبح توسط سمانه . شایان نظرات ( ) | |


:قالبساز: :بهاربیست:

BAHAR 20.COM

خدمات وبلاگ نویسان

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس