تا هستیم با هم باشیم
تو از دردی که افتادست بر جانم چه می دانی ؟ دلم تنها تو را دارد ولی با او نمی مانی تمام سعی تو کتمان عشقت بود در حالی که از چشمان مستت خوانده بودم راز پنهانی فقط یک لحظه آری با نگاهی اتفاق افتاد چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی ؟
نوشته شده در یکشنبه 87/11/20ساعت
10:9 صبح توسط سمانه . شایان نظرات ( ) | |
:قالبساز: :بهاربیست: |