سفارش تبلیغ
صبا ویژن


تا هستیم با هم باشیم

 

ای تو تنها خوب دنیا

 بی تو من تنها ترینم .

 با تو من مثل ستاره 

 بی تو من خاک زمینم

                             


نوشته شده در سه شنبه 87/9/26ساعت 12:54 عصر توسط سمانه . شایان نظرات ( ) | |

 

آبروی اهل دل از خاک پای مادر است

سربلندی ز دو عالم از دعای مادر است

 آن بهشتی که قرآن میدهد توصیف آن

صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است

مادرم برای همه زحماتت و برای

جوانیت که برایمان هدر دادی

همچنان دوستت دارم


نوشته شده در سه شنبه 87/9/26ساعت 12:50 عصر توسط سمانه . شایان نظرات ( ) | |

 

کاش می دونستی دل تخته سیاه نیست

وقتی که می آیی اسمت رو روی اون بنویسی

و هر وقت دلت خواست

بری اسمت رو از روش پاک کنی


نوشته شده در سه شنبه 87/9/26ساعت 12:48 عصر توسط سمانه . شایان نظرات ( ) | |

 

باید آهسته نوشت ،

با دل خسته نوشت ،

 با لب بسته نوشت گرم و پررنگ نوشت...

روی هر سنگ نوشت

تا بخوانند همه

که اگر عشق نباشد دل نیست


نوشته شده در سه شنبه 87/9/26ساعت 12:45 عصر توسط سمانه . شایان نظرات ( ) | |

کاش میدانستیم زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست

حاصلش تن به قضا دادن و پس مردن نیست

زندگی خوردن و خوابیدن نیست

اضطراب و هوس دیدن و نادیدن نیست

زندگی جنبش و جاری شدن است

زندگی کوشش و راهی شدن است

از تماشاگه آغاز حیات تا به جایی که خدا می داند


نوشته شده در دوشنبه 87/9/25ساعت 8:58 صبح توسط سمانه . شایان نظرات ( ) | |

چو پنهان عشق شیرین است    

به پنهانی  تو یارم باش

 

   بدور از چشم بد خواهان    

 همیشه در کنارم   باش

 

 

 

این شعر تقدیم به همسر خوب و مهربانم

 


نوشته شده در یکشنبه 87/9/24ساعت 10:10 صبح توسط سمانه . شایان نظرات ( ) | |

غمینم ، بی کسم تنهای تنها   

روم با عشق تو صحرا به صحرا

 

چو مجنون سر گذارم بر بیابان    

منم آواره ای  در عشق شیدا 

 

                                 


نوشته شده در یکشنبه 87/9/24ساعت 10:5 صبح توسط سمانه . شایان نظرات ( ) | |

باز هم امشب زیر لب صدایت می کنم

 اشک می ریزم دو چشمم را فدایت می کنم

در نگاه خسته ات دنبال حرفی تازه ام

هرچه می خواهی بگو من هم دعایت می کنم

خسته ای طاقت نداری می روی

 آخر سفر طاقت اشکت ندارم

پس رهایت می کنم رفته ای من مانده ام

در انتهای عشق تو رفته ام قربان عکست

جان به پایت می کنم


نوشته شده در دوشنبه 87/9/18ساعت 9:48 صبح توسط سمانه . شایان نظرات ( ) | |

زندگی یک بازی دردآور است.

زندگی یک اول بی آخر است.

زندگی کردیم و اما باختیم.

کاخ خود را روی دریا ساختیم.

لمس باید کرد این اندوه را

بر کمر باید کشید این کوه را

زندگی را با همین غمها خوش است.

با همین بیش و همین کمها خوش است.

 باختیم و هیچ شاکی نیستیم.

بر زمین خوردیم و خاکی نیستیم.

 

 

 


نوشته شده در شنبه 87/9/9ساعت 9:32 صبح توسط سمانه . شایان نظرات ( ) | |

در گذرگاه زمان ،

که آرام آرام زندگیت را طی می کنی ،

بعد از چند گاهی سر بر میداری

از آرزوهایت فاصله می گیری ،

به دلخوشیهایت که شاید فقط یک دل صاف و

 بی آلایش باشد،دلخوش داری ........

چشمانت را می گشایی و میبینی

دلیل خنده هایت ،

با دیگری سروسری دارد....

می شکنی ،خرد میشوی ،

خودت را له شده می بینی .

اما برخیز هیچ کس لایق نیست

که ترا بشکند قوی شو ،

خودت ،ذهنت وزندگیت را دوباره

بساز توکل کن به او که همیشه

یارت بوده خدایت .

اورااز اعماق وجودت بخوان ،

کمکت میکند


نوشته شده در سه شنبه 87/9/5ساعت 9:1 صبح توسط سمانه . شایان نظرات ( ) | |

   1   2      >

:قالبساز: :بهاربیست:

BAHAR 20.COM

خدمات وبلاگ نویسان

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس